زندگی نامه ی صیدی
 
درباره وبلاگ


به وب سایت « بهشـــتی هـــورامــان » خوش آمدید.
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 68
بازدید هفته : 178
بازدید ماه : 178
بازدید کل : 152099
تعداد مطالب : 49
تعداد نظرات : 47
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت


  • تعبیر خواب آنلاین

    






  • بهشتى هورامان
    سلام به وبلاگ بهشتى هورامان خوش آمديد آنچه در اين وبلاگ مد نظر ماست توصيف منطقه ى زيبا و وصف نشدنى هورامان و طبيعت زيباى ٤ فصل آن است.**توصيف هورامان در اين وبلاگ نمى گنجد**اميد است شما را تا حدى با اين منطقه ى كوهستانى خوش آب و هوا،زيبا،وصف نشدنى آشنا كرده باشيم.




     

    نامش ملا محمدسلیمان فرزند حاجی سید محمود می باشد که در روستای خانگا در سال (۱۱۹۹کوچی)قدم به عرضه وجود گذاشت و بر اساس آداب و رسوم آن زمان خواندن قرآن و کتابهای اولیه علوم دینی را شروع کرده و کم کم به مناطق و روستاهای اطراف بویژه شهر زور برای ادامه تحصیل روی آورد و بالاخره درخدمت ملاجلال خرمالی تحصیلات خود را تمام کرده است و بعد از اتمام تحصیل به اورامان تخت برگشته و به عنوان یک پیش نماز خادم  دین مبین اسلام در خدمت مردم بوده است و به عنوان کار خصوصی خود به باغداری مشغول بوده همچنان که امروز در اورامان رایج است (باغداری) اما آنچه  امروز باعث شهرت و آواز او شده  اشعار بسیار زیبای او می باشد که شامل اشعار فارسی و اورامی و تعداد زیادی  ملمع اورامی و فارسی به شیوه اورامی قدیم و اورامی جدید و یکی دو تا ملمع اورامی وعربی می باشد و در مفهوم شعرهای ماموستا صیدی پیداست که عاشق بوده و در شعرهایش از چند دختر که معشوقش بوده اند نام  می برد به نامهای نیشات (نشاط) ، شیرین و ریون (ریحان) و ونوش (بنفشه)

    دردسرهای صیدی

    مناظر زیبای اورامان تخت و بیشتر از هر چیز ذوق والا و شور درونی ماموستا صیدی باعث شده تا هنوز که هنوز است و بلکه تا ابد نام او بر سر زبان جاری و یادش در دلها باشد اما به عقیده بعضی از مردم دو شاعر با تخلص صیدی شعر می گفته اند صیدی اولی که به شیوه ی اورامی قدیم و صیدی دومی به شیوه ی اورامی رایج امروزی و بزرگترین و مهمترین دلیل هم دو زبانه بودن اشعار موجود می باشد که قسمتی با لهجه قدیمی و قسمتی دیگر با لهجه امروزی سروده شده اند اما زنده یاد محمد امین کاردوخی که به مدت بیست و هفت سال برای جمع آوری اشعار زندگینامه ماموستا صیدی تلاش و زحمات فراوانی کشیدند و اعتقاد دارد که صیدی فقط یک نفر می باشد که شاعری خوش ذوق و چنان ادیبی با سواد و ماهری بودند که به دو شیوه ی  اورامی جدید و قدیم  شعر می سرودند انصافا امروز کسی پیدا نمی شود که به مدت ۳ سال برای جمع آوری اشعار یک شاعر قدیمی تلاش کند اما مرحوم محمد امین کاردوخی با آن همه زحمات و تلاش در نهایت متوجه شدند که صیدی یک نفر بوده و ایشان به این نتیجه رسیدند  و همچنین ماموستا محمد عثمان هورامی هم تحقیقات گسترده ای در مورد ماموستا صیدی انجام دادند و به فرموده خودش بارها به اورامان محل زندگی صیدی سفر کرده و با طایفه و خاندانش به صحبت نشسته و در نهایت به این نتیجه رسیده که صیدی فقط یک نفر بوده و با دو  لهجه ی جدید و قدیمی شعر می گفته است اما آنچه ما قصد داریم در این وبلاگ برای شما خوانندگان محترم و دوستداران  و حامیان فرهنگ و ادب کهن اورامان بنویسیم این است که واقعیتی که در اشعار و در محل زندگی ماموستاصیدی وجود دارد استدلال و نظر خودمان را بیان نمایم و قضاوت را به خواننده گان عزیز واگذار می نمایم  لازم به ذکر است که بنده حقیر اهل اورامان تخت و روستای ویسیان می باشم  و اما  در دیوانی که مرحوم محمد امین کاردوخی  به چاپ رسانیده است اولین شعر ماموستا صیدی این شعر می باشد که می فرماید:

    ئه ز اورامون مه کانم بی ولاتم            سرروپیری خوای گیر ته ن خه لاتم

    اما نمی دانم عزیزانی که می فرمایند صیدی دو نفر بوده اند صیدی قدیمی و اولی در کجا می زیسته و اکنون آرامگاهش در کجا است و آن صیدی که در شعر بالا به آن اشاره شده صیدی اولی است یا دومی اما میدانم که هم اکنون در روستای سرپیر آرامگاه ماموستا صیدی وجود دارد. بنا به فرموده خود ماموستا صیدی در شعر بالا که به شیوه ی اورامی کهن سروده شده خود شاعر می فرماید که من مکان و محل زندگیم اورامان بود و خدا سروپیری را به من عطا کرد . در باره سروپیری که در شعر بالا آمده دو نوع اظهار نظر وجود دارد . سروپیری نام روستایی است که اکنون آرامگاه ماموستا صیدی در آنجا است  و در قسمت شمالی  آرامگاه پیرشالیار واقع شده یعنی منظور این است که خداوند همسایگی پیرشالیار را نصیب من کرد و مورد دوم این که گویا ماموستا صیدی در سالهای آخر عمرش  و در سردم پیری در محل کنونی روستای سرپیر شروع به خانه سازی کرده از وی پرسیدند صیدی چه کار می کنی در جواب فرموده که با این سر پیری  خانه می سازم گویا از آن روز به بعد آن محل به اسم سرپیر شناخته و نام گذاری شده و هم اکنون خانه ماموستا صیدی و آرامگاهش درآن روستا می باشد به همین نظر ماموستا صیدی بنیانگذار روستای سرپیر  شناخته می شود.

    دلیل دیگر بعضی از دوستان که می فرمایند صیدی دو نفر بوده اند این است که ماموستا سید علاءدین سجادی در کتاب معروفش به نام میژوی ادبی کردی که کتابی است راجع به ادیبان و بزرگان کرده گویا ایشان نوشته اند که صیدی دو نفر بودند. اما ماموستا محمدعثمان می گوید که من به خدمت ماموستا علاءدین سجادی رفتم و در باره این موضوع ازش سوال کردم وی گفت :من از مردم از فلان و فلان شنیدم واین مطالب بصورت نامه از طرف دوستان بدستم میرسید  گویا سید علاءدین سجادی هم تحقیقاتش چندان گسترده نبوده در مورد صیدی  در اشعاری که به شیوه قدیمی سروده شده اند اگر کمی تامل کنیم می بینیم که گاهاْ در مصراعی از این اشعار شیوه ی اورامی جدید کاملا دیده می شود یعنی مشترکاْ هم اورامی قدیم و هم جدید به هم جمع شده اند و این دلیلی بر این است که شاعر می توانسته به دو شیوه ی اورامی شعر بگوید مثلا: 

    ئه ز و خه م پیوه گرتنما برایی             نه خه م چیمه نه من چادْیم جیایی

    یعنی من و غم با هم الفت و آشنایی گرفتیم نه او از من جدا می شود و نه من از او. 

    در مصراع اول این بیت با توجه به وجود کلمه ئه زبه معنی من امروزی  شعر به زبان اورامی قدیمی است اما مصراع دوم بیت هیچ فرقی با اورامی امروزی یا به اصطلاح جدید ندارد و در ادامه می فرماید :

    ئه ر انسافت چه نیم بونه وه گه رنه             که ساچو ئه ز چه نی خواهی نخواهی

    کله ش ساسی نه بو صیدی ره ژو چه م           وه سیشو خاکو پاوته په ی بینایی

    در مصراعهای اول این دو بیت از زبان جدید اورامی و در مصراعهای دوم از زبان قدیمی اورامی استفاده شده و باز هم معلوم میشود که شاعر به دو زبان مسلط بوده و صیدی فقط یک نفر می باشد و باز هم در تیپ (پ) در شعری بنام (پیسه و مه جوله ی) آمیختگی دو زبان به حدی واضح است که نیازی به توضیح نیست به عزیزان خواندن این شعر را در دیوان سفارش می کنیم و قضاوت را به خودتان می سپاریم و یک دلیل آشکار دیگر یک ملمع فارسی اورامی است که به شیوه اورامی قدیم می باشد به نام جقونیم (جوانیم ) در این شعر آن چنان که پیدا است  در آخرهای عمر شاعر سروده است که از دست جوانیش شاکی شده و به دنبال پیر طریقتی می گردد که دستش را بگیرد و کمکش کند و بسیار آشکار است که صیدی  مرید حضرت شیخ محمد عثمان سراج الدین قدس سره اول بوده است وشعر یا شیخ صنعانم و آن داستانی که نقل شده شاهد این ماجرا می باشد اما نکته قابل توجه این است که این شعر به زبان اورامی قدیمی نوشته شده  اما مگر حضرت شیخ عثمان در چه عصری زندگی می کردند  و زبانشان اورامی جدید بود یا قدیم .

    کاملا مشخص است که صیدی فقط یک نفر بوده و هیچ شک و شبه ای وجود ندارد و دلیل محکم تر اینکه هرگز ممکن نیست در منطقه به کوچکی اورامان دو شاعر معروف با یک تخلص شعر بگویند.



    نظرات شما عزیزان:

    somaye
    ساعت11:51---20 مهر 1393


    نام :
    آدرس ایمیل:
    وب سایت/بلاگ :
    متن پیام:
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

     

     

     

    عکس شما

    آپلود عکس دلخواه:







    چهار شنبه 14 / 7 / 1393برچسب:اورامان تخت ,صه یدی, صیدی, :: 11:0 ::  نويسنده : حميد شريفى